خداوند متعال موهبتی استراتژیکی به زن عطا فرمود است که وقتی زن در پس پرده آن قرار میگیرد ،بسان کوهی می ماند که در برابر عظمت و رفعتش پرنده ای را تاب پرواز کردن بر فرازآن نیست و اگر زمینی باشدجنبنده ای را یارای قدم گذاشتن در آن سرزمین نیست واگر زیبایی باشد از هر حوری زیباتر و اگر کشوری باشد از هر کشوری پرافتخارتر...... وکشور ما عظیمترین و رفیعترین،پرافتخارترین معانی کرامت وشرافت انسانیت را بااین زنان مومن به همراه دارد چیزی که با وجود عادی بودنش ،خط مقدم جنگ است با دشمن!!!!!هر انسانی فی نفسه از عظمت وجلال وشکوه اسقبال میکند وحجاب نمونه مصور این معانیهاست .در واقع انسان لذت میبرد از این وقار وعظمت بانوی شیعه ایرانی که با خود اسطوره چادر حضرت صدیقه کبری (ص)رابه همراه دارد، هنگامی که زن در پس این پوشش نورانی که تاج سرهر مرد آزاده ای است قرار میگیرد،گونه دیگری از تجلی انوار الهی انسان رامجذوب خود می کند ، نه به عنوان اینکه با یک تکه پارچه زن ارزشمند شده باشد بلکه موضوع ،آن تفکر وایدئولوژی است که پشت آن پارچه سیاه نهفته و بروز وظهورش به صورت عالم شگفت انگیز حجاب به تصویر کشیده شده است ،اما نمود این مطلب زمانی مشخص میشود که وقتی خانمی محجوب ،بامتلک یا مسخره کردن انسانی نااهل روبرو شود باز هم آن انسان نااهل علارغم ناسزا گویی اش دردل خود اورا تحسین میکند ،چون مجبور است به این واقعیت تن دهد، ولی چون ذهن او از درک این واقعیت عاجز و عقلش توانایی کشف و نفسش تحمل این نور عظیم را ندارد اوبه متلک وکارهای پست دیگری متوسل میشود تا بالاخره استفاده ای از این واقعیت غیر قابل دسترس برده باشد هر چندکار قبیحانه او، تقطه اوج تسلیمش رادر مقابل عظمت شگرف حجاب نشان میدهد،که البته انکه تحقیرشده و زبون از این ماجرا بیرون میآید پسر است ونه دختر!!!!